سیره ی امام حسن مجتبی (ع)

آخرین نظرات

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

از کوچه ها می گذشتیم. حسن را دیدیم. بازی می کرد. پیامبر قدم هایش را تندتر کرد . رسید نزدیکش . دست هایش را باز کرد ، می خواست بغلش کند . او اما به این طرف و آن طرف می دوید . پیامبر هم به دنبالش ؛ هر دو می خندیدند .او را گرفت .دستی کشید روی سرش ، بوسیدش .
 فرمود :" تو از منی ، من از تو . خدا دوست دارد هر که تو را دوست داشته باشد."



**خدا دوستم دارد چون حسن (ع) را دوست دارم...


-------------------------

 برگرفته از کتاب « آفتاب  غریب » از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب

  • یا حسن بن علی (ع)

قال الامام المجتبى ‏علیه السلام:

اعمل لدنیاک کانک تعیش ‏ابدا، واعمل لاخرتک کانک تموت غدا.

( الحیاة، ج‏4، ص 62)

*****

امام حسن‏ علیه السلام فرمود:

چنان براى دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده ‏اى،

و چنان براى آخرتت تلاش کن که گویى فردا مرگت فرا مى‏ رسد.

  • یا حسن بن علی (ع)